شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام
شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در دائرة المعارف امریکانا

امام صادق علیه السلام فرمود:
شیطان گفته است:
اگر در سه چیز بر فرزندان آدم مسلط شوم دیگر مهم نیست چه کاری انجام دهد زیرا که از او پذیرفته نمی شود و آن سه چیز عبارت از 1-عمل خود را زیاد شمارد.2-گناهانش را از یاد ببرد 3-و خود پسند شود
وسائل الشیعه/ج 1/ص 98

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در دائرة المعارف امریکانا

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در دائرة المعارف امریکانا




[حضرت]«محمد»[ص](571/570-632 م)، پیامبر اللّه و بنیانگذار اسلام است، که تعداد پیروانش به 600 میلیون نفر می رسد. وقایع دوران کودکی [حضرت [محمد [ص [چندان روشن نیست. نخستین گزارش، سیره رسول الله، نوشته ابن اسحاق (حدود 767 م)، بیش از یک قرن پس از وفات [حضرت [محمد[ص [نگاشته شده است.(1) این وقایع بجز در شرح ابن هشام، که دو قرن پس از [حضرت [محمد[ص] از دنیا رفت، ثبت و ضبط نگردیدند.

تاریخ دقیق تولد [حضرت [محمد[ص] مشخص نیست، هر چند باید زمانی بین 570 و 571 باشد. حتی این که

نام کوچک او چه بود نیز مشخص نیست. به نظر می رسد «محمّد» [ص]، یعنی نامی که او در جهان به آن شناخته می شود و به معنای «بسیار ستایش شده» است، برای احترام به کار می رود. طبق آیه ای (سوره 61:6) از قرآن (کتاب مقدس مسلمانان که اغلب به صورت رومی «Koran» نوشته می شود) این نام شکل دیگری بنام «احمد» (بیش تر قابل ستایش)، به خود می گیرد. همشهریانش او را «امین» (قابل اعتماد) نیز می نامیدند.(2)

اوایل زندگی

از ارجاعات نامنظم به قرآن و از بررسی نقّادانه مطالبی که درباره [حضرت [محمد[ص [گردآوری شده است، می توان به واقعیت های نسبتا مطمئنی درباره دوره قبل از مبعوث شدنش به نبوت دست یافت. محل تولد او مکه بود که به تعبیر قرآن (40:14) در «درّه ای بی کشت و زرع» قرار گرفته است. قریش، قبیله ای که [حضرت] محمد[ص] به آن تعلّق داشت قبیله ای شریف بود که تولیت حرم آن شهر را به عهده داشت و با کاروان تجاری سروکار داشت. خانواده نزدیک او ساده و بی آلایش بودند. عبدالله، پدرش، درست پیش از تولد او درگذشت. و آمنه، مادرش زمانی که او حدودا شش ساله بود، از دنیا رفت. نقل ها حاکی از آن است که او را به عنوان شیرخوار به مادر رضاعی بادیه نشینی سپردند. قرآن به طور صریح، به کودکی محقّرانه [حضرت [محمد[ص] اشاره دارد: «مگر نه این که تو را یتیم یافت، پس پناه داد» (6:93)

بعدها این یتیم به خانه عبدالمطلب، پدر بزرگش، رفت که دو سال بعد در حالی درگذشت که پسرش، ابوطالب، را متولی [نگه داری [دست پرورده خود قرار داده بود. قصّه همراه شدن [حضرت [محمد[ص] دوازده ساله با عمویش در سفر به سوریه، چنان با داستان های ساختگی آب و تاب یافته است که می توان در صحّت آن شک کرد. به هر حال، طبق یک افسانه، او در این سفر با «بَحیرا» راهب مسیحی، در «بسری»، جنوب دمشق، ملاقات کرد. بَحیراء [حضرت [محمد[ص]، نبوت بزرگ آینده را دید و بر بدن او نشانه های مشخصی، از جمله مهر منصب نبوّت را میان شانه هایش شناخت.(3)

دعوت

[حضرت] محمد[ص] در سن 23 سالگی، با خدیجه، بیوه ای ثروتمند، پرتلاش و ثابت قدم، ازدواج کرد.(4) خدیجه، که از اعضای قبیله قریش و تاجر موفقی بود، تقریبا 15 سال از او بزرگ تر بود.(5) [حضرت] محمد[ص] پس از مرگ او در سال 620 به تدریج، تعداد همسرانش را تقریبا به دوازده رساند. خدیجه، مادر فاطمه دختر [حضرت [محمد[ص] و تنها فرزندی که از پیامبر زنده مانده است، بود.[حضرت] فاطمه [س] با [حضرت] علی [ع]، پسر عموی [حضرت [محمد[ص[ ازدواج کرد که همه کسانی که نسبشان به پیامبر می رسد از نسل او هستند.

[حضرت] محمد[ص] از طریق ازدواج با خدیجه، به قدر کافی امنیت ا قتصادی به دست آورد که بتواند اهداف خود را پی گیری کند. او به زودی پس از آن، در پی عزلت بر آمد و در غاری خارج از مکه به مراقبه پرداخت.

در این مدت [حضرت] محمد[ص [می بایست مطمئنا با افکار خاص یهودی مسیحی در مورد خدا و بشر و رابطه متقابل آنها آشنا شده باشد. ظاهرا او بسیار تحت تأثیر این امر قرار گرفته بود که یهودیان و مسیحیان آشنای او، دارای کتاب مقدس اند و در رفاه و ترقّی به سر می برند، در حالی که مردم عرب [قبیله] او کتاب مقدسی ندارند و از تمکن مالی کم تری بر خوردارند.(6)

از قرار معلوم، گویا زمانی که او در غار عزلت بسر می برد، ندایی شنید که به او دستور می داد: «بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از خون بسته آفرید.» [حضرت [محمد[ص] درس نخوانده، متحیّر و مردّد گشت. اما ندا تکرار شد:«بخوان، و پروردگار تو کریم ترین [کریمان] است... (و) آنچه را انسان نمی دانست [به او] آموخت.»

بدین سان، پیامبر نخستین دعوتش را دریافت کرد. بعدها تاریخ دقیق این حادثه مقارن آخر ماه روزه داری، «رمضان»، در سال 610 ثبت شد.(7) آن شب «شب قدر» (97:1) نامیده شد و همچنان در ترکیه و بخش های دیگر جهان اسلام با احترام بسیار و مناسک خاصی گرامی داشته می شود. به زودی روشن شد ندایی که برای نخستین بار مانند «طنین زنگوله ها» به گوش [حضرت] محمد[ص [رسید، ندای جبرئیل بود.(8)

پیام

نخستین کلام [حضرت] محمد[ص] در منصب نبوّت، شکل نثر دارای قافیه، از همان نوع که توسط غیبگویان، طالع بین ها و کاهن های کافر به کار می رفت، به خود گرفت.(9) او و پیروانش این مطلب را، که یک اُمّی (شخص درس نخوانده) توانست نثر بی نقص و عیبی ارائه دهد، معجزه ای بر اثبات نبوّت او دانستند. او معجزه دیگری ارائه نداد و مدّعی آن هم نشد.(10)

نخستین تعلیمات او حول محور توحید خدا، صفات خدا و ماهیت جهان واپسین دور می زند. زمانی که مردم قادر به پاسخ دادن نبودند، بر آموزه روز جزا، که شامل پاداش صالحان و کیفر ظالمان می شد، تأکید می گردید. این آموزه بسته به نوع واکنش، به عنوان عامل تحریک یا عامل بازدارنده به کار می رفت.(11)

نخستین صحابه

نخستین اصحاب [حضرت] محمد[ص [غالبا از نظر اجتماعی، فرومایه و از نظر اقتصادی، ناراضی بودند. گذشته از این ها، نخستین ایمان آورندگان به او عبارت بودند از: خدیجه[س]، [حضرت [علی[ع]، پسر عموی او (پسر ابوطالب) و ابوبکر، تاجری که بعدها نخستین خلیفه جامعه اسلامی شد.(12) اینان همگی از قبیله قریش بودند. اما بسیاری از افراد قبیله نسبت به پذیرش مکاشفه [حضرت [محمد[ص] مردّد و عملاً دشمن بودند. در این که دشمنی آن ها انگیزه ای اقتصادی داشت، شکی وجود ندارد. متوّلیان کعبه حرمی در مکه مشتمل بر [مجسّمه [خدایان بسیار و مرکزی برای زیارت اعراب بخش زیادی از ثروت خود را از زائران به دست می آوردند. از این رو آنها نمی توانستند نسبت به اعتقاد جدیدی که قداست مکه به عنوان مرکز زیارتی را متزلزل می ساخت، بی اعتنا باشند.

در حدود سال 615 گروه کوچکی از پیروان [حضرت] محمد[ص] از وطن خود به حبشه مسیحی (اتیوپی) گریختند تا از آزار و اذیت بیش تر در امان بمانند. انتخاب چنین پناهگاهی نشان می دهد آن ها به مسیحیت به عنوان دینی می نگریستند که نزدیک ترین ارتباط را با دین آن ها دارد. اهل مکّه هیأتی را برای استرداد پناه جویان گسیل داشتند که موفقیت آمیز نبود. در همین زمان، [حضرت] محمد[ص] و کسانی که با او مانده بودند، در مکه از هر نظر، تحت محاصره قرار داده شدند تا شاید گرسنگی، آن ها را وادار به تسلیم کند.

در همین ارتباط، آیاتی بر پیامبر نازل شد که نه تنها به حقّانیت اللّه همان که تا کنون به عنوان تنها خداوند توسط [حضرت] محمد[ص [اعلام شده بود بلکه همچنین سه الهه ای که در مکه پرستش می شدند نیز تصدیق کرد. اهل مکه که از چنین پذیرش و توافقی خشنود شده بودند محاصره را پایان دادند و تبعید شدگان نیز بازگشتند. بعدها [حضرت [محمد[ص [پس از ملاقات با جبرئیل، که به او گفت آیات مربوط به شفاعت الهه ها توسط شیطان «بر زبان او جاری شده» الهام های مذکور را پس گرفت.(13)

هجرت

آتش بس میان پیامبر و خویشاوندان اشرافی او موقّتی بود. [حضرت [محمد[ص] پس از اقامتی کوتاه در «طائف»، که آبادی کوهستانی ای در شرق مکه بود، محل اقامت مطمئن تری در «یثرب» که در فاصله دورتری از مکه قرار داشت، جست و جو کرد. برخی از شهروندان این شهر [حین] مراسم زیارتی در نزدیکی مکه، با [حضرت] محمد[ص [ملاقات کردند و به طور آشکار، او را در این عقیده تشویق نمودند؛ زیرا [به نظر آن ها [برخی از اهل یثرب یهودی بوده و منتظر ظهور چنین رهبری هستند، [و طبعا] به پذیرش نبوت او علاقه مند خواهند بود. در 16 جولای 622 برخی از صحابه [حضرت [محمد[ص[ جلوتر از او به یثرب رفتند. او در حالی که ابوبکر تاجر همراهی اش می کرد، در 24 سپتامبر 622 به آن جا رسید. از آن پس، یثرب به «مدینه» (شهر [پیامبر]) نامیده شد. این مهاجرت به «هجرت»، یعنی قطع ارتباط او با مکه نامیده شد. هجرت نقطه عطفی در زندگی [حضرت] محمد[ص]، و در تاریخ اسلام پدید آورده است.

این تاریخ، 16 جولای 622، نخستین مبدأ تاریخ نگاری مسلمانان گردید و به عنوان نقطه آغاز تقویم جدید انتخاب شد. سال مسلمانان سال قمری است که شش ماه آن 29 روز و شش ماه دیگر 30 روز دارد.

دوره مدنی

هجرت سرآغاز دوره مدنی در زندگانی پیامبر بود. او در مدینه، موفقیت های قابل توجّهی به دست آورد که بیش تر به جنبه سیاست مداری او مربوط بود تا به نبوت او.(14) در این شهر. او عقد ازدواج های زیادی بست که برخی برای اهداف سیاسی بود و بقیّه به هدف داشتن وارثی. یکی از ازدواج های او با «حفصه»، دختر عمر بود؛ یعنی همان کسی که جزو نخستین ایمان آورندگان به [حضرت [محمد[ص]، می باشد.(15) ازدواج دیگر او با «عایشه» کودک، دختر ا بوبکر، بود. عایشه، که هم جاه طلب بود و هم زیرک، تأثیر عمده ای در زندگی همسر خود بجا گذاشت و به مرور، بر همه همسران دیگر او برتری یافت.(16) بسیاری از احادیثی که به [حضرت] محمد[ص]، مستند است، از طریق عایشه می باشد.(17)

موفقیت های نظامی

[حضرت] محمد[ص] به زودی با ضرورت تأمین معاش پیروان خود، که از مکه گریخته بودند، که ا کنون «مهاجرون» (هجرت کنندگان) نامیده می شدند، همچنین تازه مسلمانان در مدینه، که به انصار (یاوران) نامیده می شدند، مواجه گردید. [حضرت[ محمد[ص [برای تأمین نیازهای آن ها، قطع طریق کردن کاروان اهل مکه را، که در راه بازگشت از سوریه و تحت رهبری ابوسفیان از قبیله قریش بود، مشروع دانست. حمله به کاروان در ماه رمضان سال 624، ماه مقدسی که جنگ کردن در آن ممنوع بود، واقع شد.(18) در میدان جنگ «بدر»، که قریب 20 مایلی، (32 کیلومتری) جنوب غربی مدینه قرار داشت، سپاه 300 نفره مسلمانان با نیروی تقویتی قریب 900 نفر از اهل مکه، که برای دفاع از کاروان گسیل شده بودند، رودررو گردید.(19) حاصل نبرد پیروزی پیامبر بود که به نظر پیروانش، تأییدی الهی بر عقیده جدید او به شمار آمد. پیروزی در بدر پایه قدرت دنیوی اسلام را بنا نهاد. از این پس، اسلام وضع نظامی مستحکمی یافت.

سال بعد نیروهای [حضرت [محمد[ص] از ابوسفیان و اهل مکه در «اُحد» شکست خوردند. پیامبر خود مجروح شد، اما حیثیت او لطمه ای ندید. دو سال بعد او به نحو موفقیت آمیزی با حفر خندق به دور شهر، از مدینه در مقابل حمله خطرناک تری که توسط اهل مکه، بادیه نشینان و دیگر متحدان تدارک دیده شده بود، دفاع کرد. گفته می شود که شیوه حفر خندق در جنگ، که به کلی برای عرب ها نامتعارف بود، پیشنهادی بود که از سوی یک ایرانی در اردوگاه [حضرت[ محمد[ص [مطرح شد. به تناسب پیروزی های [حضرت [محمد[ص]، شمار تازه مسلمانان نیز افزایش یافت. او به رهبری خود بر شهر مدینه اطمینان یافت. از آنجایی که او در تلاش خود برای عقد هم پیمانی مطمئنی با یهودیان مدینه ناکام ماند، به مخالفت با آنان برخاست و آنان را از کشتزارهایشان بیرون کرد و آن را میان پیروانش تقسیم نمود. (20)

تبلور یافتن اسلام

[حضرت] محمد[ص] به تدریج، نظام خود را، هم از یهودیت و هم از مسیحیت جدا کرد و در حالی که بر استقلال آن تأکید داشت، آن را در قالبی عربی درآورد.(21) او پیروان خود را موظف کرد که از این پس، در نمازهای خود، چهره شان را به سوی مکه برگردانند، نه همچون گذشته به سوی اورشلیم (2:139). (22) زیارت مکه، همچنین بوسیدن حجر الاسود تجویز شد، گرچه کعبه بت های کفار را در خود جای داده و حجرالاسود در دوره پیش از اسلام تقدیس شده بود. در قرآن، احکام دینی روزه گرفتن، صدقه دادن و نماز خواندن نیز اضافه شدند و ثبت گردیدند. در این دوره، دستورات اجتماعی و سیاسی در مورد ازدواج، طلاق، ارث و نحوه رفتار با بردگان و اسیران جنگی به همین منوال نیز اعلان و ترویج گردیدند.

قوانین مربوط به اجتماع کوچک مدینه به قوانین اسلام به عنوان یک دین جهانی و همچنین یک امپراتوری، تبدیل شدند. (23) حکومت اسلامی از مدینه به سایر نقاط شبه جزیره عربستان و از آن جا به دیگر نقاط جهان گسترش یافت. اجتماع مذکور به منزله اخوّت دینی تلقّی شد: «در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند» (49:10). فتوحات شگفت انگیز مسلمانان حاکی از موفقیت پیامبر در یکپارچه کردن پیروان مختلف خود، در نظامی متحد و مخلص می باشد.

شهرهای مقدس

[حضرت] محمد[ص] در سال 628 آتش بسی با مخالفان خود از اهل مکه منعقد کرد که حق انجام زیارت را برای پیروانش تضمین می کرد. به این صورت مکه به مرکز مذهبی تبدیل شد، در حالی که مدینه به عنوان مرکز سیاسی باقی ماند. در خلال زیارت سال بعد، «خالد بن ولید» و «عمرو بن العاص» به آئین جدید جذب شدند. هر دوی آن ها نقش برجسته ای در پیروزی های نظامی اسلام ایفا کردند.

[حضرت] محمد[ص] در اوایل سال 630 بهانه ای برای حمله به مکه یافت. او فاتحانه وارد شهر شد و با دستان خود 360 بتی را که در عبادتگاه شهر [خانه خدا] بودند شکست. در حالی که فریاد می زد: «حق آمد و باطل محو گردید.» او در پیروزی خود بر مکه، با نرمش و خودداری غیر معمول رفتار کرد. تنها ده تن از اهل مکه، که دشمنان با سابقه او بودند، تبعید شدند. [حضرت [محمد[ص] تقریبا در همین زمان ناحیه ای دور تا دور کعبه را به عنوان حرم، («ممنوعه» یا «مقدّس») اعلام کرد. [البته [خود عبارت [تحریم] چندان روشن نیست: «ای کسانی که ایمان آورده اید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند. پس نباید بعد از امسال به مسجد الحرام نزدیک شوند» (9:28).

مسلمانان صدر اسلام منطقه ممنوعه را چنان گسترش دادند که شامل مکه و مدینه هر دو بشود. اگر چه مقصود اولیه احتمالاً صرفا بیرون کردن مشرکان، [از منطقه مذکور] در خلال زیارت سالانه مؤمنان بود، آن ها مسیحیان و یهودیان را نیز به کسانی که ورودشان به شهرهای مقدس ممنوع بود، افزودند. غیر مسلمانانی که داخل منطقه مقدس می شدند، جان خود را به خطر می انداختند.(24).

درگذشت [حضرت] محمد[ص]

[حضرت] محمد[ص] در 8 ژوئن 632 ناگهان احساس بیماری کرد و در حالی که از سردرد شدید می نالید، در گذشت. او را همان جا که جان سپرد، یعنی منزل عایشه، همسر مورد علاقه اش، به خاک سپردند. بعدها محل درگذشت او به مسجدی که در جوار آن قرار داشت، ضمیمه گردید و محل زیارتی برای مسلمانان نسل بعد شد.

[حضرت] محمد[ص]، که قدرت اصلی اش ایمان راسخ او به این نکته بود که شخصا توسط خدا برای اجرای اراده الهی مبعوث شده، موفق به تأسیس یک دین، ایجاد یک دولت و بنای پایه های یک امپراتوری شد.همه افراد جامعه سیاسی مذهبی او باید برادر باشند؛ هیچ تبعیضی میان آن ها جز به درجات تقوایشان نباشد.(49:13؛ 11:9).

[حضرت] محمد[ص] دو سال پیش از درگذشت، گروهی را برای مقابله با سوریه فرستاد که این کار جرقه جنگ دامنه داری شد که تنها پس از آن که اسلام بخش زیادی از اروپا، آسیا و آفریقا را فراگرفت، خاموش شد.

فیلیپ کی. هیتی

نویسنده کتاب «تاریخ اعراب»

نقد و ارزیابی

1. عنوان سیره رسول الله نام ترجمه فارسی سیره ابن اسحاق است که در قرن هفتم توسط «شرف الدین محمد بن عبدالله بن عمر» و همچنین «رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی» ترجمه شد و نام اصلی سیره او، کتاب المبتدء و المبعث و المغازی بوده است.

2. نام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از همان ابتدا «محمد صلی الله علیه و آله » بود و تاریخ نام دیگر یا تشکیک درباره نام اصلی آن حضرت را در خود ثبت نکرده است.

3. ماجرای سفر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به شام در سنین طفولیت یا نوجوانی در منابع متعددی نقل شده است. گرچه برخی از محققان درباره بعضی از جزئیات این سفر و ملاقات با بحیرا تردیدهایی روا داشته اند، اما نسبت به اصل سفر و ملاقات با بحیرا، استعمال تعبیر «افسانه» استعمال درست و مناسبی نمی باشد.(1)

4. مشهور، ازدواج پیامبر با خدیجه در سن 25 سالگی است و معلوم نیست سن 23 سال در نقل های تاریخی یافت شود.(2)

5. درباره سن خدیجه به هنگام ازدواج با پیامبر اقوال مختلفی وجود دارد. قول به 40 سالگی گرچه مشهور است، اما نقل هایی نیز در دست است که سن او را به هنگام ازدواج با پیامبر، 25، 28، 30، 35 و 40، 44، 45 و 46 ذکر کرده اند، ولی بسیاری قول به 28 سال را ترجیح داده اند.(3)

6. آشنایی پیامبر با یهود و نصاری و تعالیم آنان در حد برخورد و ارتباط آن حضرت با ایشان جای انکار ندارد، اما اولاً، این به معنای متأثر شدن آن حضرت از این تعالیم و رسوخ آموخته ها به قرآن نیست چنان که برخی از مستشرقان ا دعا کرده اند. ثانیا، به نظر می رسد مؤلف بی علاقه نباشد که به طور ضمنی، این ادعا را تثبیت کند که پیامبر با دیدن رفاه و ترقی موجود در یهود و نصاری و این واقعیت که آنان دارای کتاب مقدس اند، به فکر افتاده باشد برای قوم و قبیله خود کتاب مقدسی بیاورد! و حال آنکه نزول قرآن بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امر الهی و ناشی از اراده و تدبیر باری تعالی بوده و احساسات و عواطف شخصی یا قبیله گرایی نمی تواند کوچک ترین جایی در جریان نزول وحی داشته باشد.

7. روایات رسیده از طریق امامان شیعه علیهم السلام تاریخ شروع بعثت پیامبر را 27 رجب سال چهلم از عمر شریف ایشان ذکر کرده اند ؛ چنان که برخی از روایات نیز تاریخ نزول آیات اولیه سوره «علق» را 27 رجب سال چهلم عمر حضرت دانسته اند. البته اهل سنت شروع بعثت را به دلیل برخی قراین و ادلّه، ماه رمضان دانسته اند، که نویسنده مقاله مزبور نیز متأثر از همین دیدگاه است.(4)

8. از همان ابتدا بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روشن بود که آورنده وحی، «جبرئیل»، و آنچه آورده است نیز «وحی الهی» است، و بعید نیست مراد نویسنده از تعبیر «خیلی زود روشن شد..» همان روایاتی باشد که در برخی از منابع اهل سنت نقل شده، مبنی بر اینکه پیامبر در ابتدای دریافت وحی، دچار شک و تردید و اضطراب و دودلی بود و پس از این که خدیجه با پسر عموی او ورقة بن نوفل آن حضرت را بر نبوّتش مطمئن کردند، از حالت شک و تردید خارج شد.!(5)

9. قرآن کریم نه شکل شعر و کلام منظوم داشت و نه شکل سجع کاهنان، بلکه در عین مسجّع بودن و آهنگ داشتن، کلامی متمایز از دو قسم یاد شده محسوب می شد، و این حقیقتی است که کفار و مشرکان و دشمنان آن حضرت نیز بارها بدان گواهی داده اند.(6)

10. گرچه برخی از مستشرقان سعی کرده اند قرآن را تنها معجزه مورد ادعای پیامبر تلقی کنند، اما روایات متعدد و حقایق تاریخی گواه بر آن است که آن حضرت بجز قرآن، معجزات فراوان دیگری داشته و قرآن تنها معجزه جاودان آن حضرت است. کتاب های متعددی توسط دانشمندان اسلامی برای ثبت معجزات گوناگون پیامبر تدوین شده اند.(7)

11. تأکید بر مسأله معاد و روز واپسین در قرآن کریم، ربطی به قدرت مردم بر پاسخ گویی و عدم آن ندارد و در حقیقت، بیان یکی از حقایق انکارناپذیر در جهان هستی است که تمامی انبیا بر آن تأکید داشته اند.

12. ابوبکر جزو ایمان آورندگان اولیه نبود، بلکه بنا به قراین متعدد موجود در منابع اهل سنت، اسلام او به سال چهارم یا پنجم بعثت مربوط می شود.(8)

13. آنچه در این مقاله توسط نویسنده نقل شده، همان افسانه مجعول «غرانیق» است که تاکنون نقدهای زیادی از سوی عالمان اهل سنت و شیعی بر آن نوشته شده است. این افسانه توسط برخی از دشمنان اسلام و به منظور خدشه دار کردن حقانیت قرآن و اثبات دخالت داشتن شیطان در جریان نزول آیات قرآنی، ساخته و پرداخته شده و در عصر حاضر نیز به وسیله «سلمان رشدی» مرتد مورد سوء استفاده قرار گرفته است.(9)

14. گرچه سیاست مدار و دولت مرد بودن پیامبر در موفقیت های او به عنوان یک حاکم و رهبر مؤثر بود، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از آن که یک سیاست مدار باشد، یک پیامبر الهی بود و جذبات معنوی او و هدایت های ربانی او، در توجه مردم نسبت به ا و و موفقیت هایش نقش اول را داشتند.

15. عمر جزو نخستین ایمان آورندگان به پیامبر نبود، بلکه بنابر قراین موجود، اسلام وی به مدت کمی پیش از هجرت به مدینه بر می گردد.(10)

16. عایشه به دلیل جاه طلبی خود چنان که نویسنده نیز خود معترف است سعی در تفوّق و برتری جویی نسبت به دیگر همسران پیامبر داشت و حتی در این مسیر، از اذیت پیامبر یا ایراد اتهام نسبت به برخی از همسران آن حضرت نیز دریغ نمی ورزید. پس وی نزد پیامبر دارای برتری و ترجیح نسبت به دیگر همسران آن حضرت نبود.(11)

17. عایشه یکی از مکثّرات در نقل حدیث است و بدین سبب، متهم به جعل حدیث شده است.(12)

18. ماه رمضان جزو ماههای حرام نیست.

19. سپاه مسلمانان در جنگ بدر، به تعداد 313 نفر بود.(13)

20. برخوردهای پیامبر با یهودیان، همواره به سبب پیمان شکنی آنان بود و نه به دلیل ناکامی پیامبر در تلاش برای عقد قرارداد هم پیمانی مطمئن با آنان.

21. نظام دینی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که پیامبر بنا نهاد، از همان ابتدا، مستقل، متمایز و جدای از نظام یهود و مسیحیت بود، نه آن که آن را به تدریج جدا کرده باشد علاوه بر آن پیامبر یک نظام اسلامی برپا کرد و نه یک نظام عربی.

22. دلیل نماز خواندن مسلمانان به سمت «بیت المقدس» به سبب مقدس و مبارک بودن این مسجد بود، و چون یهودیان آن را مورد سوء استفاده قرار دادند، ا مر تغییر قبله از سوی خداوند به پیامبر ابلاغ شد.(14)

23. اسلام از همان ابتدا، داعیه جهانی شدن داشت. از این رو، احکام قرآن نیز به عنوان «نذیرا للبشر» یا «نذیرا للعالمین» توصیف شده اند. بدین روی نمی توان این سخن را پذیرفت که قوانین اجتماعی یا سیاسی و اقتصادی مربوط به اجتماع کوچک مدینه، بعدها شکل تعمیم به خود گرفته اند.

همچنین اسلام در پی تشکیل یک امپراتوری به معنای رایج آن نبود، بلکه در صدد ترویج یک دین و حاکمیت نظام دینی بود.

24. مدینه به دلیل آن که توسط پیامبر اکرم به عنوان «حرم النبی صلی الله علیه و آله » اعلام و دخول کفار بدان جا ممنوع گشت، حکمی مشابه حکم «مسجد الحرام» یافت. البته این که ادعا شده ورود غیر مسلمانان به داخل منطقه ممنوعه به معنای به خطر افتادن جانشان بود، شاید ناشی از سخت گیری های افراطی خلیفه دوم باشد، وگرنه چه در سنت پیامبر و چه در روایات معتبر، دلیلی در دست نداریم که مؤیّد وجود حکم اعدام برای چنین مواردی باشد، بلکه حداکثر تعزیر و یا اخراج از حرم را به دنبال دارد.


··· پی نوشت ها

1. هاشم معروف الحسنی، سیره المصطفی؛ نظره جدیده، قم، الرضی، 1371 / محمد هادی یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی، قم، الهادی ،1417 ق، ج 1، ص 289-298.

2. سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، بیروت، دارالهادی، 1415 ق، ج2، ص 105.

3. همان، ج 2 ص 115-116.

4. همان، ج 2، ص 244 / محمد هادی یوسفی غروی، پیشین، ج 1، ص 379.

5. سیدجعفرمرتضی عاملی،پیشین،ج2،ص285-314 /محمد هادی یوسفی غروی، پیشین، ج1، ص 363.

6. ابن هشام، السیره النبویه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 1، ص 288، 313، 320 و 321 و ج 2، ص21 - 25.

7. برای نمونه، ر. ک: ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوه و معرفه احوال صاحب الشریعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1985 / قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح فی معجزات النبی و الائمه علیهم السلام ، قم، مؤسسه الامام المهدی، 1409 ق / عبدالجبّار همدانی، تثبیت دلائل النبوه، بیروت، دارالعربیه، 1966 / ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوّه، بغداد، مکتبه النهضه، 1983 / هاشم البحرانی، مدینه المعاجز الائمه الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1372.

8. سید جعفر مرتضی عاملی، پیشین، ج 2، ص327-330.

9. برای مطالعه نمونه نقدهایی که متوجه این افسانه است، ر. ک: همان، ج 3، ص 137-148.

10. برای مطالعه قراین یاد شده، ر. ک: همان، ج 3، ص 171-177.

11. سیدجعفر مرتضی عاملی، پیشین، ج 3، ص287-300.

12. سیدمرتضی عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ترجمه عطاء محمد سردار نیا، مجمع علمی اسلامی، 1368 / همو، احادیث ام المؤمنین عایشه، بیروت، المجمع العلمی الاسلامی، 1418 / همو، نقش عایشه در احادیث اسلام، ترجمه محمد جواد کرمی، تهران، دانشکده اصول دین، 1327.

13. ابن هشام، پیشین، ج 2، ص 333.

14. سیدجعفر مرتضی عاملی، پیشین، ج 5، ص 331.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.