شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام
شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام

دلنوشته مدیر وبلاگ به مناسبت ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
انا انزلناه فی لیله القدر وما ادراک ما لیله القدر..........
نصیحتی برادرانه ، مشفقانه به دوستان عزیز ,هم ولایتی محترم و دوست داشتنی در ایام لیالی قدر
قرآن در موارد متعددی زندگی دنیا را نوعی بازیچه کودکانه و سهو و سرگرمی می شمرد، می فرماید:
و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو...؛ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست
در جای دیگر می فرماید: «اعلموا انما الحیاة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد...؛ بدانید زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است».
در حقیقت دنیاپرستان را به کودکانی تشبیه می کند که از همه چیز غافل و بی خبرند و تنها به سرگرمی و بازی مشغولند و حتی خطراتی را که در یک قدمی آنها وجود دارد نمی بینند!
بعضی از مفسران زندگی انسان را به پنج دوران(از کودکی تا چهل سالگی) تقسیم کرده اند و برای هر دورانی مدت هشت سال قائلند و می گویند: هشت سال به بازی مشغول است، هشت سال به لهو و سرگرمی ها، هشت سال در بحبوحه جوانی به سراغ زینت و زیبایی می رود، هشت سال به تفاخر و فخرفروشی می پردازد و بالاخره در هشت سال آخر به دنبال تکاثر و افزون طلبی در اموال و نیروها می رود و در اینجا شخصیت انسان تثبیت می شود و این حالت تا آخر عمر ممکن است باقی بماند و در نتیجه مجالی برای دنیاپرستان جهت اندیشیدن به حیات معنوی در ارزشهای جاودانی باقی نماند.
در آیات دیگری زندگی دنیا سرمایه «فریب و غرور» شمرده شده است، می فرماید: «...و ما الحیاة الدنیا الا متاع الغرور؛ زندگی دنیا چیزی جز سرمایه فریب نیست!
در جای دیگر می فرماید: «...فلاتغرنکم الحیاة الدنیا و لایغرنکم بالله الغرور؛ پس مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد و مبادا(شیطان) فریبکار شما را به(کرم) خدا مغرور سازد و فریب دهد!
این تعبیرات نشان می دهد که زرق و برق دنیای فریبنده یکی از موانع مهم بر سر راه تکامل معنوی انسان است که تا این مانع را پشت سر ننهد راه به جایی نمی برد.
زندگی دنیا همچون سرابی است که تشنه کامان را در بیابان سوزان تعلقات مادی به سوی خود فرامی خواند، اما هنگامی که نزد آن می آیند چیزی که عطش را فرونشاند پیدا نیست، بلکه دویدن در این بیابان سوزان آنها را تشنه تر می کند، باز سراب را در فاصله دیگری جلو خود می بینند و به گمان اینکه آنجا آب است به سوی آن می شتابند و باز هم تشنه تر و تشنه تر می شوند تا هلاک گردند.
بسیارند کسانی که سالها به سوی دنیا دویده اند، هنگامی که به آن رسیده اند صریحا اعلام می کنند نه تنها گمشده خود را(یعنی آرامش و آسایش) پیدا نکرده اند، بلکه «شهد» آن را با «شرنگ» و «گل» آن را با «خار» همراه دیده اند، غالبا به جای آرامش، نگرانی ها و اضطراب های آنها برای حفظ آنچه دارند چندین برابر شده است!
واین را باید بدانیم که ما برای این موارد خلق نشده ایم بلکه برای کمال وانسانیت وخلیفه اللهی خلق شده ایم انسان به فرموده امیر بیان هنگامی که در نماز می ایستد از فرشتگان بالاتر می رود زیرا فرشتگان دو گروه هستند گروهی تسبیح خدا را انجام می دهند وگروهی حمد وشکر خدا را انجام می دهند ولی انسان در نماز هم خدارا شکر می کند هم تسبیح می کند وهم تهلیل می گوید انچه خوبان همه دارند تو یکجا داری رسد ادمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام ادمیت تن ادمی شریف است به جان ادمیت نه همین لباس زیباست نشان ادمیت
این است توصیه برادر کوچک شما  به بهترین  عزیزانش پس بیایید در این ماه مبارک رمضان مخصوصا لیالی قدر این ماه رحمت ومغفرت کمی  با خود خلوت کنیم وبیندیشیم . که ساعتی اندیشیدن بهتر از هفتاد سال عبادت است.وتحولی در فکر واعتقاد واخلاق خود ایجاد کنیم که مورد رضایت خداوند تبارک وتعالی باشد. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
پیشاپیش از همه دوستان عزیز در این شبهای عزیز التماس دعا داریم ودر راس همه انها خاضعانه وخاشعانه فرج آقا جانمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را از خداوند تبارک وتعالی بخواهیم.وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین والعاقبه للمتقین

دوسوال از حضرت آیت الله مکارم شیرازی مد ظله العالی

جمعی از مخاطبان سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی پرسش هایی در خصوص خلافت و امامت مولا امیرمؤمنان علی(ع) و نسبت به دموکراسی در عصر حاضر و برخی شعارهای نامناسب و تفرقه افکن در اجتماعات دینی را مطرح کرده اند که متن سوال  و پاسخ این مرجع تقلید به این شرح است:

سوال:

حضور محترم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

با سلام و تحیت؛

لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ دهید:

1ـ مطالبی که حضرتعالی درباره خلافت و امامت مولا امیرمؤمنان علی(ع) ابراز داشتید و بعد نسبت به دموکراسی در عصر ما توضیح دادید به وسیلۀ بعضی از ناآگاهان داخلی و مخالفان خارج نشین تحریف شد، حتی دروغ‌هایی بر آن افزودند، توضیح شفاف‌تر در این زمینه موجب نهایت امتنان است.

2ـ بعضی از ناآگاهان گاه و بی گاه شعارهای نامناسب و تفرقه افکن در اجتماعات دینی می‌دهند نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟

جمعی از بازدیدکنندگان سایت حضرتعالی

پاسخ:

در مورد سؤال نخست باید توجه داشت ما دو بحث جداگانه داریم، اول در مورد امام معصوم(ع) مانند حضرت امیرمؤمنان علی(ع) که امامت و حاکمیت او از سوی خداوند به وسیلۀ پیغمبر اکرم(ص) تعیین شد و حدیث متواتر غدیر یکی از شواهد زندۀ آن است، ولی بدیهی است که برای اجرای حاکمیتش نیاز به کمک مردم دارد و در اینجاست که بیعت مردم نقش مهمی در اجرای آن حاکمیت خواهد داشت. تکرار می‌کنم حاکمیت از طرف خداست ولی اجرای آن بدون کمک مردم ممکن نیست.

دوم در مورد حاکمان فعلی است، شک نیست که در دنیای امروز دیکتاتوری محکوم به شکست است، هرچند دولت‌های معروفی بعضی دیکتاتورها را به‌خاطر دلارهای فراوان نفتی آنها نه تنها به رسمیت می‌شناسند بلکه پرستش می‌کنند.

به هر حال تنها راه برای حاکمیت در دنیای کنونی همان دموکراسی و رجوع به آرای مردم است، منتها گاهی نتیجۀ آن ایده آل خواهد بود مثل این که اکثریت قاطع مردم در انتخابات شرکت کنند و اکثریت قاطع به شخص خاصی رأی دهند، این نوع دموکراسی که حاکمیت اکثریت مطلق است ایده آل است.

ولی بسیار شده که این چنین نیست، مثلا نصف مردم در انتخابات شرکت می‌کنند و نصف شرکت کنندگان به شخصی رأی می‌دهند و در نتیجه آرای یک چهارم مردم بر کل جامعه حاکم است و این دموکراسی ایده آل نیست هر چند در شرایط فعلی راهی برای حاکمیت جز این وجود ندارد.

در مورد سؤال دوم: مسلم است مطالب توهین آمیز و تفرقه افکن از سوی هر کس باشد کار زشت و ناپسندی است و خداوند به آن راضی نیست. به یقین اقلیت کوچکی هستند که به سراغ این کارها می‌روند، نیروهای انقلاب در اینجا دو وظیفه دارند: اولاً این کار را نکوهش کنند تا به حساب آنها گذارده نشود و ثانیاً این گونه افراد را نصیحت کنند و به آنها بگویند که این کار نه خدمت به انقلاب است و نه خدمت به اتحاد و وحدت جامعۀ اسلامی که در این زمان بیش از هر زمانی به آن نیازمندیم.

امیدواریم خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید.

اربعین یک هزار وچهار صدوسی وشش قمری


حضور اهل بیت(علیهم السلام) در اولین اربعین شهادت امام حسین(علیه السلام) بر سر مزار آن حضرت در کربلا از مسائلی است که در قرون اخیر برخی محققان شیعه درباره آن تشکیک کرده اند. در مقابل، برخی دیگر از اندیشمندان، درصدد رد این تشکیک و اثبات اربعین اول شده اند. این نوشتار ابتدا به دلایل منکران اربعین اول پرداخته و در ادامه به پاسخ گویی آن ها می پردازد، سپس با استفاده از قراین و شواهد دیگر، دیدگاه موافقان اربعین اول را تأیید می کند.

مقدمه

یکی از مباحث مهم تاریخ عاشورا که در این فصل درباره آن بحث و بررسی صورت گرفته، حضور اهل بیت(علیهم السلام)در کربلا در اولین اربعین شهادت امام حسین(علیه السلام) بر سر مزار آن حضرت و دیگر شهدای کربلاست. در میان شیعه، مشهور است که اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) نائل شد و در همان جا بود که اهل بیت(علیهم السلام) هنگام بازگشت از شام نیز به زیارت مزار امام(علیه السلام) آمده و جابر را ملاقات کردند. هم چنین در این روز سر امام حسین(علیه السلام) به بدن ملحق شده و دفن شد. اما در مقابل این شهرت، برخی اندیشمندان متقدم و معاصر شیعه، ورود اهل بیت (علیهم السلام) را در روز اربعین سال 61 ق انکار کرده اند که دیدگاه ها و دلایل انکار آنان و نیز ادله و قراینی که برخی محققان معاصر برای رد دلایل منکران اقامه کرده اند، بررسی و مطالعه خواهد شد. سپس در ادامه، قراین و شواهد تاریخی و روایی این موضوع را به منظور اثبات چنین شهرتی بیان خواهیم کرد.

«اربعین» در متون و نصوص دینی

واژه اربعین از اصطلاحاتی است که در متون دینی، حدیثی و تاریخی کاربرد زیادی دارد و بسیاری از امور، با این عدد و واژه، تعریف و تحدید شده اند. مثلاً کمال عقل در چهل سالگی، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ چهل حدیث، دعای چهل نفر، دعای برای چهل مؤمن، قرائت دعا عهد در چهل صبح، عدم پذیرش نماز شراب خوار تا چهل روز، گریه چهل روز زمین، آسمان و فرشتگان بر امام حسین(علیه السلام)، استحباب زیارت اربعین و ... از جمله مواردی است که جایگاه و ارزش والای این واژه و عدد را در معارف اسلامی بیان می دارد.
با این همه، در احادیث، تنها استحباب زیارت اربعین درباره امام حسین(علیه السلام) وارد شده است و چنین سفارشی درباره هیچ یک از معصومان(علیهم السلام) پیش و پس از سیدالشهدا(علیه السلام)وجود ندارد. بنابراین از نظر تاریخی و حدیثی، هیچ پیشینه ای را نمی توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصور کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها از آنِ امام حسین(علیه السلام)است.

استحباب زیارت اربعین در روایات و گزارش های تاریخی

مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین سیدالشهدا(علیه السلام) روایت مرسله ای از امام عسکری(علیه السلام)است که فرموده است: نشانه های مؤمن، پنج چیز است که یکی از آن ها زیارت اربعین است.3 افزون بر این، امام صادق(علیه السلام)زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمّال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است.
اما درباره منشأ اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه، باید گفت که به این روز از دو جهت توجه شده است. یکی از جهت بازگشت اسرا از شام به مدینه و دیگری به سبب زیارت قبر سیدالشهدا(علیه السلام) توسط جابر بن عبدالله انصاری، یکی از اصحاب برجسته رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام).
شیخ مفید، شیخ طوسی و علامة حلّی(قدس سره) در این باره می نویسند:
روز بیستم صفر روزی است که حرم امام حسین(علیه السلام) از شام به سوی مدینه بازگشتند. هم چنین در این روز، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای زیارت امام حسین(علیه السلام) از مدینه به کربلا آمد و او اولین کسی بود که قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرد.5

آجرک الله یا صاحب العصر والزمان(عج)


اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهید




رحلت پیامبر اکرم (ص)و شهادت امام حسن مجتبی (ع)و امام رضا (ع)تسلیت باد

خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب

از سمت چشم های ترت أیها الغریب
تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و برت أیها الغریب
جاری ست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز
جنت شده است رهگذرت أیها الغریب
تو آفتاب رأفتی و کوچه کوچه شهر
در سایه سار بال و پرت أیها الغریب
با این همه، غریبِ غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت أیها الغریب
از کوچه های غربت شهر آمدی ولی
داری عبا به روی سرت أیها الغریب
آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی
زود است حرف از سفرت أیها الغریب
شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز
بارانی است چشم ترت أیها الغریب
یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب
با اشک های شعله ورت أیها الغریب
هر گوشه‌ای ز حجره که رو می ‌کنی دگر
کرب و بلاست در نظرت أیها الغریب
در قتلگاه، لحظه ی آخر چه می کشید
جدِّ ز تو غریب‌ترت أیها الغریب
چشمان اهل خیمه دگر سوی نیزه هاست
ظهر قیامت است و سری روی نیزه هاست