شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام
شیخ قربانعلی دستجردی

شیخ قربانعلی دستجردی

توسعه وترویج معارف اهل بیت علیهم السّلام

ای کاروان آهسته ران کارام جانم می‌رود

ای کاروان آهسته ران کارام جانم می‌رود

ابن شهر آشوب در مناقب خود می نویسد: پس از حرکت کاروان اسرا از کوفه به شام در مسیر خود از شهر های بسیاری عبور کردند و در هر کدام از آنها کرامات و معجزاتی به وقوع پیوست کاروان سر های مقدس و اسرای کربلا از شهرهای موصل، نصیبین، حماة، حمص و دمشق و ... عبور کردند که این مواضع را «مشهد الرأس» می‌نامند.


شکوه حضرت زینب سلام الله علیها


ابـن زیـاد طـى نامه اى به یزید، او را از شهادت امامحسین علیه السّلام و جریان خاندان او با خبر نـمـود چـون یـزیـد نامه ابن زیاد را دریافت کرد، پـاسـخ آن را بـراى عـبـیداللّه فرستاد و فرمان داد که سر امام حسین (ع) و یارانش را همراه زنان و کودکان به شام بفرستد. ابن زیاد هم در پى این دستور (محفّربن ثعلبه عائذی) را خـوانـد و آن سـرهـاى پـاک هـمـراه بـا اسـیـران و زنـان را به او سپرد. وى هم آنها را مانند اسیران کفّار در حالى که اهالى شهرها به تماشاى آنها مى آمدند به شام برد.در بـیـن راه کـوفـه و شـام شـهـرى اسـت بـه نـام نـصـیـبـیـن، در آنـجـا کاروان توقف کرد. سپس اهـل بـیت (علیه السلام) را بر سرهاى شهیدان عبور دادند. چون چشمِ حضرت زینب (س) به سر برادرش حسین افتاد، ناله سر دادند و با چشم‌های اشکبار گفتند:


  • اَتُشَهِّرُونا فِى الْبَریَّةِ عَنْوَةً

  • وَ والِدُنا اَوْحى اِلَیْهِ جَلیلٌ

  • کَفَرْتُمْ بِرَبِّ الْعَرْشِ ثُمَّ نَبیّهِ

  • کَاَنْ لَمْ یَجِئْکُمْ فِى الزَّمانِ رَسُولٌ

  • لَحاکُمْ اِلهُ الْعَرْشِ یا شَرَّ اُمَّةٍ

  • لَکُمْ فى لَظى یَوْمِ الْمقادِ عَویلٌ.

آیـا ما را به اجبار در معرض دید مردمان قرار مى دهید، در حالى که از طرف پروردگار بزرگ بر پدرمان وحى نازل مى شد؟

شما هم به خدا و هم بر پیامبرش کافر شدید، مثل اینکه گویا پیامبرى براى شما نیامد. زشـت گـردانـد شما را خداى بزرگ اى بدترین امّت، که صداى گریه شما در میان آتش قیامت بلند است!

منبع: نفس المهوم

امیری حسین و نعم الامیر



صِرف پرداختن به عاطفه و فراموش کردن جنبه منطق و عقل که در ماجراى حسین بن على (علیه السّلام) نهفته است، کوچک کردن حادثه است، هم فراموش کردن جنبه ى حماسه و عزت، ناقص کردن این حادثه عظیم و شکستن یک جواهر گرانبهاست.

امام حسین (ع) چراغ هدایت


اْشهد انّک التالی بکتاب الله . (زیارت امام حسین علیه السلام)

نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.

کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.1

واژه کربلا

درباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3

کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5

اوصاف امام حسین علیه السلام

قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ أنبیاء/73؛ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ سجده/24.

امام حسین علیه السلام مظهر این وصف برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاةِ»6.

1. امر به معروف: قرآن می فرماید: شما بهترین امّت هستید، در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنید: کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ آل عمران/110.

حضرت سیدالشهدا نیز در هدف از قیام خود می فرماید: من برای احیای امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم؛ « إنّما خَرَجْتُ بِطَلَبِ الإصلاحِ فی أُمَّةِ جَدی محمد أُرید أن آمُر بالمَعروف وَ انهی عَنِ المُنکر».7

2. معلّم عزّت و عمل صالح: قرآن مجید می فرماید: هر کس خواهان عزّت است، عزّت در پرتو ایمان و عمل صالح پدید می اید: مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ فاطر/10. امام حسین علیه السلام در قیام خود در کربلا، طالب عزّت بود و گریزان از ذلّت: «هَیهاتَ منِّی الذّلّة».8

3. معلّم ایثار و انفاق: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ آل عمران/92؛ به مقام نیکان نایل نمی شوید، مگر با انفاق برخی چیزهایی که دوست دارید. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا تمام آنچه را که در اختیار داشت و همه آنها محبوب او بود، در راه خدا انفاق کرد.

4. صاحب نفس مطمئنّه: یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً؛ فَادْخُلی فی عِبادی؛ وَ ادْخُلی جَنَّتی فجر30-27. امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره مبارک فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید؛ زیرا این سوره مبارک در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصی علّت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آنکه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّه بود که خداوند از او راضی و او از خداوند راضی بود. (و یکی از مصادیق بارز این آیه شریف، امام حسین علیه السلام است)9

5. خوف و خشیت الهی: قرآن مجید در وصف انبیا می گوید: پیامبران پیشین کسانی بودند که در تبلیغ رسالت الهی، از خدا می ترسیدند و از هیچ کس دیگر هراسی نداشتند: الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللّهَ أحزاب/39. امام حسین علیه السلام نیز دارای این دو خصیصه برجسته است:

1. تنها از خداوند می ترسید. در دعای عرفه می فرماید: « اللهم اجْعلنی أَخشاکَ کَأنّی أراک»؛ خدایا! مرا آن گونه قرار ده که از تو بترسم، آن سان که گویی تو را می بینم.

2. از غیر خدا نمی ترسید. امام حسین علیه السلام می فرماید: اگر در دنیا، هیچ پناهگاهی نداشته باشم و کسی مرا حمایت نکند، من با یزیدبن معاویه بیعت نخواهم کرد: «لَو لَم یکُن لِی مَلْجَأَ وَ لا مَأوی لَما بایعْتُ یزیدُبنُ مُعاویة»10 آزمونی بالاتر از آزمون حضرت ابراهیم: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا بقره/124؛ و (یاد آور) هنگامی که ابراهیم را خداوندش، با کلماتی بیازمود و او (ابراهیم) در همة آنها موفّق شد (آنها را به اِتمام رساند). خداوند گفت: تو را امام مردم قرار می دهم ... .

آزمونهای ابراهیم علیه السلام عبارت بودند از: امتحان ذبح اسماعیل، ساکن کردن هاجر و نوازش اسماعیل در جوار کعبه در سرزمین بی آب و گیاه و آزمون او در لحظه فرو افتادن در آتش نمرودیان و ... .

کسی که به حماسه های عظیم عاشورا چشم بیندازد، دشوارتر بودن آزمونهای حضرت حسین علیه السلام را لمس می کند:

ـ به قربانگاه بُردن جوان و نورس و خردسال شیر خوار

ـ اِسکان زنان و کودکان در قلب سی هزار انسان شیفته زندگی زوال پذیر دنیا

ـ اِتّکا و اِتّکال به خداوند، حتّی در قتلگاه در قالب نیایش عاشقانه و رضایت مندانه.

و دهها آزمون دشوار دیگر که در واژه واژه این تاریخ درخشان رخ می نماید.

بخشی از اسرار توجّه دادن مردمان به این روز و این حادثه، همین پایداری بر پاکی و بروز غیرت و هویت انسانی و اسلامی و پیامهای بی شماری است که در این واقعه بروز دارد.

6. پیشتازی و پیش دستی در نیکیها: فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ مائده/48 ؛ در خوبیها بر یکدیگر پیشی بگیرید.

در روایت معروفی آمده است: «بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست؛ اما اگر که انسانی در راه خدا به شهادت برسد، بالاتر از آن چیز دیگری نیست.» این خیر بزرگ شهادت، آن چنان جلوه گری می کرد و مشتاقان را به سبقت از یکدیگر در عرصه آسمانی نینوا می کشانید که تا یاران امام حسین علیه السلام زنده بودند، اجازه نمی دادند که یک نفر از خاندان بنی هاشم، پای به میان بگذارد و فرزند برومند حسین، علی اکبر، در میان بنی هاشمیها سبقت می گرفت و هر کدام بر دیگری پیشی می جستند.

به راستی، شایسته است که عاشقان و یاران حسینی نیز از سیره اصحاب آن امام همام الگو بگیرند؛ «تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل».

7. عارف به قرآن: سیدالشهداء علیه السلام فرمود: القرآن ظاهرهُ أَنیقُ و باطِنُه عَمیقٌ؛ قرآن، ظاهرش زیبا و شگفت انگیزست و باطنش ژرف و عمیق.11

همان طور که قرآن صامت از ظاهری شگفت و باطنی ژرف برخوردار است، وجود امام حسین علیه السلام به عنوان قرآنی ناطق از همین شگرفی و ژرفی در ظاهر و باطن و صورت و سیرت برخوردار است و ما در زیارت ناحیه مقدّسه در اوصاف آن امام می خوانیم: «و عَظیم السّوابق ...»12؛ تو دارای برتریهای با عظمت هستی.

8. دوستدار واقعی قرآن: امام حسین علیه السلام می فرماید: «خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم».13 در شب عاشورا که امام حسین علیه السلام به تلاوت قرآن مشغول بود، گروهی از لشگریان پسر سعد برای اطّلاع از احوال امام حسین علیه السلام و یاران از او نزدیک خمیه ها آمدند و ملاحظه کردند که امام با یک صورت ملکوتی و جذّاب ؛ ایاتی از سوره آل عمران را تلاوت می کند.14 امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا نیز در بحبوحه جنگ، نماز را به همراه یارانشان در کربلا اقامه می کنند.

9. اِحیاگر قرآن: از آنجا که قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها مطابق میل و منافعشان تفسیر می شد، امام حسین علیه السلام رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از حنجره امام حسین علیه السلام تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعه آن روز مسلمانان را از بین بُرد و ایشان را از خواب غفلت بیدار کرد. خود ایشان درباره احیاگری قرآن می فرماید: «شما را به زنده ساختن ایات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»15

پی نوشت ها:

1. فی رحاب ائمه اهل البیت، ایت الله محسن امین، ج3، ص 101.

2. معجم علامات آشوری، شماره 366.

3. بحارالانوار، ج 101 ، ص 33.

4. القرآن و علم الآثار، سیدسامی البرری، ج 1، ص 25 ـ 23.

5. صافات/ 76، 115؛ انعام 64/ انبیاء 76.

6. بحارالانوار، ج 36، ص 205.

7. نفس المهموم، ص 45.

8. بحارالانوار، ج 45 ، ص 83.

9. همان، ج 24 ،ص 93.

10. همان، ج 89 ص 328.

11. همان ج 44 ، ص 329.

12. نفس المهموم ص 7.

13. العترت و القرآن، ص 97.

14. الإرشاد و المفید، ج 1 ،ص 232، 601.

15. کلمات قصار امام حسین علیه السلام، ابوالقاسم حالت، ص 75.

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام



پشتوانه پیروزی نهضت ‌ما توجه به قیام امام حسین (ع) بود.

ما می خواهیم منطق دین، ارزشهاى دینى، اخلاق دینى و همه چیزهایى را که در بناى یک شخصیت انسانى بر مبناى دین تأثیر دارد، تبلیغ کنیم؛ براى اینکه مخاطب ما به همین شخصیت دینى تبدیل شود .

غدیر شناسی


سئوال 1: غدیر چه معنایى دارد؟

پاسخ : رود کوچکى که مقدار کمى آب همواره در آن جارى باشد.
چون در صحراى نزدیک ((جحفه )) رود کوچکى وجود داشت آن را به صحراى غدیر نام نهادند.

سئوال 2: چرا حادثه عظیم بیعت مردم با امام على (ع ) با نام غدیر معروف شد؟

پاسخ : بیابان غدیر خم پس از سرزمین ((جحفه )) در 3 میلى مکه قرار دارد، و در آنجا رود همیشه جارى وجود داشت ، چون براى اعلام ولایت امام على (ع ) و بیعت 120 هزار حاجى از زن و مرد، دو روز در آنجا توقف کردند، و در آن هواى گرم و کمبود آب ، از آن رود کوچک استفاده مى شد، آن حادثه بزرگ به نام ((غدیر )) معروف شد. از آن پس در نوشته ها و گفته ها و شعرهاى گوناگون ، روز بیعت عمومى مردم با حضرت امیرالمؤ منین (ع ) با نام غدیر مطرح گردید.

سئوال 3: آیا با نامهاى دیگرى نیز آمده است ؟

پاسخ : نام معروف حادثه عظیم بیعت عمومى مردم با امام على (ع ) همان غدیر است اما با نامهاى دیگرى نیز مطرح شده است مانند:
یوم الو لایه (روز اعلام ولایت )
یوم البیعه (روز بیعت )
یوم الدوح (روز بزرگ ، که حادثه بزرگى در آن رخ داد، یا روزى که مردم در کنار درختان تنومند صحراى غدیر، از سایه هاى آن استفاده مى کردند و سایبان براى خود درست نمودند.)

سئوال 4: حادثه عظیم در چه روزى تحقق یافت ؟

پاسخ : روز پنجشنبه ، سال دهم هجرت ، هیجدهم ذى الحجه ، درست هشت روز پس از عید قربان ، در صحراى غدیر خم فرمان بیعت عمومى مردم با حضرت امیرالمؤ منین (ع ) از طرف خدا و فرشته وحى صادر شد که : یا ایهاالرسول بلغ ماانزل الیک .
(اى پیامبر آنچه نسبت به ولایت على (ع ) به تو ابلاغ کرده ایم براى مردم بازگو)

سئوال 5: پس از کدام مراسم مهمى غدیر شکل گرفت ؟

پاسخ : پس از مراسم حج واجب ، که مسلمانان بلاد اسلامى چون شنیدند، رسول خدا(ص ) در این مراسم شرکت دارد، به گونه اى گسترده شرکت کردند، و چون آخرین حج رسول خدا(ص ) و در روزهاى آخر عمر آن حضرت بود آن را ((حجه الوداع )) نامیدند.
شیخ کلینى روایت کرده است که حضرت رسول خدا(ص ) بعد از هجرت ده سال در مدینه ماند و حج بجا نیاورد تا آنکه در سال دهم خداوند عالمیان این آیه را فرستاد که :
و اذن فى الناس بالحج یا توک رجالا و على کل ضامر یاتین من کل فج عمیق لیشهدوا منافع لهم .
(اى رسول خدا! در میان مردم براى سفر حج ندا در ده و همه را به مراسم حج فراخوان تا مردم پیاده و سواره و از راه دور بسوى تو آیند) پس امر کرد رسول خدا(ص ) مؤ ذنان را که با آواز بلند به مردم اطلاع دهند که رسول خدا(ص ) در این سال به حج مى رود.

سئوال 6: چرا در آخرین سفر حج پیامبر (ص ) حماسه غدیر مطرح شد ؟

پاسخ : هر پیامبرى داراى جانشین و امام بوده و رسول خدا(ص ) نیز مى بایست جانشین و امامى داشته باشد که او را معرفى و براى او از مردم بیعت بگیرد، اما در کجا؟ و در میان کدام جمعیت ؟
در کدام اجتماع عظیمى مى شود مسئله بیعت براى امامت امام على (ع ) را بگوش مسلمانان جهان رساند؟ اجتماع عظیمى چون سفر حج ، آن هم حجه الوداع ، که همه مسلمانان از سراسر بلاد اسلامى به جهت حضور شخص پیامبر (ص ) شرکت کرده بودند بهترین موقعیت بود.

سئوال 7: حجه الوداع چیست ؟ و کدام خاطره را در ذهن انسان تداعى مى کند؟

پاسخ : شرکت رسول گرامى اسلام در مراسم حج سال دهم هجرت را ((حجه الوداع )) مى نامند. زیرا دیگر پیامبر اسلام نتوانست به حج برود، آخرین سفر حج آن حضرت را وداع با حج نامیدند، و چون پس از مراسم حج آن سال در روز هیجدهم ذى الحجه در صحراى غدیر خم ، ولایت امام على (ع ) و دیگر امامان معصوم شیعه تا قیام حضرت مهدى (ع ) را مطرح کرد و از عموم مسلمانان بیعت گرفت ، نام حجه الوداع ، حادثه غدیر خم را در دلها زنده مى کند.

سئوال 8: چرا در شهر مکه یا عرفات و منى در مراسم حج بیعت با امیرالمؤ منین (ع )مطرح نگردید؟

پاسخ : فرمان الهى پس از خارج شدن از مکه به رسول خدا(ص ) ابلاغ شد، و برخى از علل آن چنین است . اگر در مراسم شهر مکه یا عرفات یا منى این حقیقت مطرح مى شد شاید جاذبه روز غدیر را نداشت و دلها و مغزها را بخود جذب نمى کرد، چون همه در حال عبادت و انجام مراسم بودند.
اما پس از پایان مراسم حج و کوچ کردن حاجیان بسوى شهر و دیار خود، زمینه بیشترى براى بیعت با امام (ع ) وجود داشت .

سئوال 9: چرا در حادثه عظیم بیعت عمومى مسلمین با امیر المؤ منین (ع ) با نام غدیرمعروف شد؟

: این یک امر طبیعى است . در تمام ملتها این شیوه نامگذارى رواج دارد، که گاهى یک حادثه تاریخى را با نام شهرى یا خیابانى ، یا کوهستانى ، یا نام فرد خاصى مطرح مى کنند. چون در صحراى سوزان غدیر خم ، 120 هزار حاجى از نظر آب در زحمت بودند و همه از یک رود کوچکى استفاده مى کردند، آن حادثه بزرگ ، و آن خاطره نورانى با نام آن رود کوچک ((بنام غدیر )) با صحراى غدیر مشهور شد.

سئوال 10: چرا در سرزمین ((جحفه )) این حادثه عظیم سامان یافت ؟ آنجا چه امتیازىداشت ؟

پاسخ : چون همه مسلمانان پس از مراسم حج براى رفتن به شهرهاى خود تا سرزمین ((جحفه )) با یکدیگر همراه بودند، که از آنجا تقسیم شده هر یک بسوى شهر و دیار خود مى رفتند.
سرزمین جحفه چهار راهى است که مردم سرزمین حجاز را با دیگران از هم جدا مى کند، از آنجا راهى بسوى مدینه در شمال ، و راهى به سوى عراق ، و راهى بسوى مصر در غرب ، و راهى بسوى یمن در جنوب وجود دارد.
سرزمین اگر فرمان الهى تحقق نمى یافت ، دیگر اجتماع بزرگى از همه مسلمانان بلاد اسلامى شکل نمى گرفت و همه پراکنده مى شدند. و چون در آن روزگارى ، رادیو، تلویزیون ، ماهواره ، تلکس خبرى ، تلگراف ، وجود نداشت ، ابلاغ پیام الهى به همه مسلمانان در تمام بلاد اسلامى غیر ممکن بود. پس امتیاز بزرگ سرزمین غدیر آن بود که مى توانستند، مسلمانان بلاد اسلامى را در آنجا گرد هم آورند.

سئوال 11: چرا در شهر مدینه ، یا دیگر مراسم مذهبى بیعت با امیر المؤ منین (ع ) مطرح نشد؟

پاسخ : خداوند بزرگ صحراى غدیر را برگزید و علت آن بود که اگر در شهر مدینه یا دیگر مراسم مذهبى بیعت با ولایت مطرح مى گردید، از حضور همه مسلمانان بلاد اسلامى خبرى نبود و در محدوده مرزهاى مشخص ، یا زمان و مکان مشخص محصور مى شود. در صورتى که در مراسم حج جهانى و شرکت مسلمانان همگانى است . پس براى جهانى شدن غدیر مى بایست در مدینه یا دیگر مراسم یاد شده این مهم صورت نپذیرد.

سئوال 12: چرا حجه الوداع براى این مهم انتخاب شد؟

اسخ : چون سفر آخرین پیامبر (ص ) بود و باید جانشین خود را معرفى مى کرد، و اجتماع بى سابقه اى از مسلمانان دیگر بلاد اسلامى در آنجا گرد مى آمدند، و همه مسلمانان پس از انجام مراسم حج در یک حالت معنوى ، عبادى خاصى بودند، که آن حالات معنوى در دیگر اجتماعات یافت نمى شد و حجاج معمولا پس از بازگشت به وطن خود وقایع مهم سفر را بازگو و حکایت مى کنند.

سئوال 13: آیا حضرت امیرالمؤ منین (ع ) در آغاز این سفر با پیامبر (ص ) بود؟

پاسخ : خیر، امام على (ع ) از طرف رسول خدا(ص ) در شهر یمن بود که عازم مکه شد، اما حضرت زهرا(س ) از آغاز تا پایان سفر حجه الوداع همواره با پیامبر بوده و حوادث و تحولات روز غدیر و پس از آن را شاهد بود.

سئوال 14: در میان هموار جایگاه سخنرانى پیامبر را چگونه فراهم کردند؟

پاسخ : پیامبر خدا(ص ) دستور داد تا اشتران را خوابانده و از جهاز شتران جایگاه بلندى براى سخنرانى آماده سازند، بگونه اى که بتواند براى آن جمعیت انبوه سخن بگوید و همگان او را به روشنى بنگرد.

سئوال 15: شمار مردم در آن اجتماع عظیم چقدر بود؟

پاسخ : تعداد جمعیت انبوه روز غدیر را مختلف ثبت کرده اند، برخى 124 هزار نفر و بعضى 100 هزار، و بعضى 90 هزار، و گروهى 120 هزار نفر نوشته اند.

سئوال 16: اجتماع بزرگ غدیر چه ویژگیهایى داشت ؟

پاسخ : ویژگیهاى فراوانى داشت مانند:
1 اجتماعى از تمام بلاد اسلامى بود.
2 حاضران پس از اعمال حج با جاذبه هاى معنوى خاصى گرد هم آمدند.
3 انگیزه اجتماع معنوى و با فرمان الهى بود.
4 فراوانى این اجتماع در آن روزگاران بى نظیر بود.

سئوال 17: آیا چنان اجتماع بزرگى را مى شود در جاى دیگرى گرد آورد؟

پاسخ : نه هرگز!! زیرا ارتش هاى بزرگ آن روزگاران با همه فراخوانى و جمع آورى نیروها نمى توانستند آن تعداد از جمعیت را گرد هم آوردند، و با همه تلاش 10 هزار یا 15 هزار نفر را گرد مى آورند.
و دیگر اجتماعات ، جاذبه حضور پیامبر را نداشت ، و از جاذبه هاى معنوى حج برخوردار نبود.

سئوال 18: سخنرانى رسول خدا(ص ) چگونه آغاز و پایان یافت ؟

(ص ) پس از آنکه در جایگاه بلند سخنرانى قرار گرفت . با حمد و ستایش الهى و اعتراف گرفتن از حاضران بحث را آغاز کرد و فرمود: شما درباره من چگونه شهادت مى دهیم ؟ همه مردم پاسخ دادند: شهادت مى دهیم که تو فرمان خدا را ابلاغ و ما را به خوبیها دعوت کردى خدا تو را پاداش ‍ نیکو دهد. پیامبر (ص ) فرمود: ایهاالناس من اولى الناس بالمؤ منین من انفسهم ؟
(اى مردم ! چه کسى نسبت به مؤ منان از خودشان سزاوارتر است ؟) همه پاسخ دادند: خدا و پیامبر او دانا ترند.
آنگاه پیامبر (ص ) نزول فرشته وحى و آخرین فرمان الهى پیرامون
مومى مردم با على (ع ) و یازده فرزندانش را تا قیامت ، مطرح و از همگان اقرار و اعتراف گرفت و همگان را به پخش این خبر و فرمان الهى ، فرمان داد، و در پایان سخنرانى ، فرمان بیعت عمومى را صادر فرمود که همه زن و مرد حاضر در صحراى غدیر با امام على (ع ) بیعت کردند.

سئوال 19: پیامبر (ص ) امام على (ع ) را چگونه براى بیعت معرفى کرد؟

پاسخ : پس از ابلاغ ولایت امام على (ع ) و یازده امام دیگر از فرزندان او، آن حضرت را به جایگاه بلند سخنرانى فرا خواند، دست او را گرفت و بلند کرد به گونه اى که زیر بغل پیامبر (ص ) پیدا شد و فرمود:
فمن کنت مولاه فعلى مولاه
(پس هر کس را من رهبر او مى باشم ، پس على (ع ) نیز رهبر اوست .)

سئوال 20: اول کسى که با امام على (ع ) بیعت کرد چه کسى بود؟

پاسخ : پس از ابلاغ وحى ، و فراخوان امام على (ع ) به جایگاه سخنرانى ، اول کسى که دست على (ع )
را گرفت وبا آن حضرت بیعت کرد، شخص رسول خدا(ص ) بود و سپس دیگران با امام بیعت کردند.

سئوال 21: بیعت با امیرالمؤ منین (ع ) از کى آغاز و تا چه زمانى بطول انجامید؟

پاسخ : امروز اخذ راى با نوشتن ورقه هاى مخصوص انتخابات انجام مى گیرد، اما در آن روزگاران بگونه دیگرى بود که دست در دست امام مى گذاشتند و به او بعنوان رهبر سلام مى کردند. که بیعت مردان از ظهر روز غدیر تا شب ، و زنان تا پاسى از شب گذشته بطول انجامید.
مرحوم شیخ عباس قمى اینگونه نقل مى کند:حضرت رسول (ص ) از منبر فرود آمد و آن وقت ، نزدیک زوال بود در شدت گرما، پس دو رکعت نماز کرد. و مؤ ذن آن حضرت اذان گفت و مردم نماز ظهر را با آن حضرت بجا آوردند. پس به خیمه خود مراجعت فرمود و امر کرد خیمه اى براى حضرت امیرالمؤ منین (ع ) در برابر خیمه آن حضرت بر پا کردند و حضرت امیرالمؤ منین (ع ) در آن خیمه نشست . پس حضرت رسول خدا(ص ) دستور داد تا مسلمانان فوج فوج به خدمت آن حضرت رفته و بگویند: ((اسلام علیک یا امیرالمؤ منین )) پس مردان چنین کردند.
آنگاه امر فرمود تا همسران آن حضرت و زنان مسلمانان که همواره بودند بروند و با امام على (ع ) بیعت کنند.

سئوال 22: اگر در آن روز بیعت با امام انجام نمى گرفت چه مى شد؟

کامل نمى شد، و امت اسلامى بدون رهبر، سرگردان و مضطرب مى گشت و دیگر گرد آوردن چنان اجتماع بزرگى غیر ممکن بود و رسالت پیامبر (ص ) نا تمام مى ماند که جبرئیل هشدار گونه وحى الهى را اینگونه براى پیامبر (ص ) خواند: ((و ان لم تفعل فما بلغت رسالته (اگر امروز براى على (ع ) بیعت نگیرى رسالت خود را به پایان نبرده اى )

سئوال 23: آیا پیامبر هم بیعت کرد؟ به دستور چه کسى ؟

پاسخ : مردم با فرمان خدا و پیامبر (ص ) با امام على (ع ) بیعت کردند، زیرا رسالت پیامبران بدون امامت تداوم نخواهد یافت .

سئوال 24: آیا زنان هم بیعت کردند؟

پاسخ : یکى از جلوه هاى زیباى غدیر، عمومى بودن همگانى بودن آن است که همه اقشار جامعه ، از سفید و سیاه ، از سرمایه دار و تهیدست ، از مهاجر و انصار، و از زن مرد، همه و همه در آن روز بزرگ نقش داشتند و با امیرالمؤ منین (ع ) بیعت کردند؟
آرى زنان هم بیعت کردند که زنان هم از دیدگاه اسلام حق انتخاب دارند. حق شرکت در سرنوشت خویش را دارند و آزادند.

سئوال 25: مردان و زنان چگونه با امیرالمؤ منین (ع ) بیعت کردند؟

پاسخ : مردان خدمت امام على (ع ) آمده دست در دست آن حضرت گذاشته مى گفتند: ((السلام علیک یا امیرالمؤ منین ))
پس از پایان بیعت عمومى مردان وقتى نوبت به زنان رسید، امام در جلوى خیمه بر نشست ، طشت آبى مقابل آنحضرت نهادند و امام دست مبارک در آب طشت فرو برد، آنگاه زنان مسلمان جلو مى آمدند دستى بر آب زده مى گفتند: ((السلام علیک یا امیر المؤ منین (ع ) ))

سئوال 26: به هنگام بیعت ،زنان و مردان خطاب به امام على (ع ) چه مى گفتند؟

پاسخ : زنان و مردان با نام امیرالمؤ منین (ع ) سلام مى دادند و مى گفتند: ((السلام علیک یا امیرالمؤ منین (ع . و برخى مانند ابابکر و عمر و عثمان جلو آمده خطاب به امام على (ع ) گفتند: بخ بخ لک یا ابا لحسن لقد اصبحت مولاى و مولى کل مومن و مومنه .
(درود بر تو، درود بر تو اى پدر حسن ! از هم اکنون امام من و امام هر مرد و زن مسلمانان مى باشد.)

سئوال 27:روز غدیر فرشته وحى چه آیاتى را آورد، و از پیامبر چه خواست؟

آیه 67 سوره مائده را آورد،از پیامبر خواست که ((در روز غدیر براى امام على (ع ) و یازده امام دیگر از فرزندان آن حضرت ، از عموم مردم بیعت بگیرد. )) و هشدار داد که : اگر امروز ولایت امام على (ع ) و یازده امام دیگر را اعلام نکنى و براى آنان بیعت نگیرى ، رسالت خود را ناقص گذاشته اى .

سئوال 28: چرا پیامبر (ص ) از جبرئیل خواست که او را معاف دارد؟

پاسخ : چون رسول خدا(ص ) از گروه هاى مخالف اطلاع داشت ، و از توطئه هاى سیاسى ، نظامى آنان باخبر بود، و مى دانست که براى بدست گرفتن حکومت و قدرت سیاسى جامعه برخى پیمان سیاسى نظامى امضاء کردند و برخى دیگر با یکدیگر هم سوگند شده تا پس از پیامبر (ص ) قدرت را بدست گیرد که خود فرمود:
و سالت جبرئیل (ع ) ان یستعفى لى السلام عن تبلیغ ذلک الیکم ، ایها الناس لعلمى بقله المتقین ، و کثره المنافقین ،و ادغال الاثمین ،و حیل المستهزئین بالاسلام
(از جبرئیل ((درود خدا بر او باد )) در خواست کردم ، تا مرا از اعلام ولایت على (ع ) معاف بدارد، زیرا اى مردم مى دانم که تعداد پرهیزکاران اندک ، و شمار منافقان فراوان است ، و گنهکارانى پر فریب ، و نیرنگ کارانى که اسلام را مورد استهزاء قرار مى دهند وجود دارند.

سئوال 29: در روز غدیر فرشته وحى کدام تهدید را مطرح کرد؟

پاسخ : چون نبوت و رسالت بدون امامت و رهبرى ، دوام نمى آورد و ره آورد رسالت بر باد مى رود، تهدید کرد که : ((و ان لم تفعل فما بلغت رسالته )).
(اگر امروز براى امام على (ع ) و یازده امامان دیگر از فرزندان آن حضرت بیعت نگیرى ، رسالت خود را ناقص گذاشته اى ).

سئوال 30: در روز غدیر فرشته وحى چه وعده اى به پیامبر (ص ) داد؟

: چون پیامبر (ص ) از عمق کینه توزى مخالفان با خبر بود و مى ترسید که پس از اعلام ولایت و فرمان بیعت عمومى دست به شورش بزنند، و دست به شمشیر ببرند، و حرمت فرمان الهى ، و رسالت در هم شکسته شود. از این رو جبرئیل از طرف خدا به پیامبر وعده پیروزى و حفظ سلامت و امنیت داد که فرمود: ((والله یعصمک من الناس )) (خدا تو را از مردم حفظ مى کند)

سئوال 31: اگر پیامبران نمى ترسند پس رسول خدا(ص ) در روز غدیر از چه مى ترسید؟

پاسخ : پیامبر خدا(ص ) بر جان خود نمى ترسید. مى ترسید که مخالفان ولایت برابر اعلام بیعت عمومى دست به شورش بزنند
وحدت امت اسلامى خدشه دار شود. مى ترسید که مخالفان کینه توز دست به شمشیر ببرند و حرمت وحى و رسالت را در هم بشکنند.مى ترسید که مخالفان مانع بیعت عمومى شده و رسالت نا تمام بماند.

سئوال 32: پیامبر (ص ) در روز غدیر خم از مردم چه خواست ؟

از مردم خواست تا به امامت امام على (ع ) و یازده امام دیگر از فرزندان او ایمان آوردند، و اعتراف کنند. و سپس با امام على (ع ) بیعت کنند و آنگاه پیام آن حادثه عظیم را در شهر و دیار خود به فرزندان و خویشاوندان خود برسانند تا غدیر فراموش نشود فرمود:
معاشرالناس ! انى ادعها امامه و واراثه فى عقبى الى یوم القیامه ، و قد بلغت ما امرت بتبلیغه ، حجه على کل حاضر و غائب و على کل احد ممن شهد اولم یشهد، ولدااولم یولد، فلیبغ الحاضر الغائب ، و الوالد الولد یوم القیامه
، من امامت على (ع ) را در میان شما باقى مى گذارم که ماءمور ابلاغ آن بوده ام به شما رسانده ام ، که حجت آشکارى بر هر حاضر و غائب است . به آنها که امروز با هستند. و آنان که در این جمعیت نیستند. آنان که هم اکنون از مادر متولد شدند یا در آینده متولد خداهند شد. پس بر حاضران در صحنه غدیر، واجب است که امر الهى را به دیگران که حضور ندارند برسانند، و بر پدران واجب است که حماسه غدیر را به فرزندان خود تا قیامت بشناسند.)

سئوال 33: آیا در روز غدیر تنها بیعت با امیرالمؤ منین (ع ) مطرح بود؟

پاسخ : خیر، بیعت با همه امامان معصوم (ع ) از امام على (ع ) تا حضرت قائم آل محمد(عجل الله تعالى فرج الشریف ) مطرح شد. جمع حاضران با دستور خدا به امامت همه امامان اعتراف کردند و سپس چون امام على (ع ) در جمع حاضران ، حضور داشت با آنحضرت بیعت کردند که رسول خدا (ص ) فرمود: معاشر الناس ! انکم اکثر من ان تصافقونى بکف واحد، فى وقت واحد قد امرنى الله عزوجل ان اخذ من السنتکم الا قرار بما عقدت لعلى امیرالمؤ منین و لمن جاء بعده من الائمه منى و منه .
(اى جمعیت انسانها! جمعیت شما بیشتر از آن است که بتواند با دست خود با من در این صحرا بیعت کنید پس از طرف خدا داده شدم که از شما اقرار بگیرم نسبت به ولایت على (ع ) و امامت امامان پس از او که فرزندان من و على هستند.